عاشقانه


فریب خورده

پسری ...................تنها

 

قصه ای در شب

چون نگهبانی که در کف مشعلی دارد/می خرامد شب‘ میان شهر خواب آلو


عاشقانه

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر تو سنگین شده

ای به روی چشم من گسترده خویش

شادی ام بخشیده از اندوه, بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک

هستی ام ز آلودگی ها کرده پاک

ای تپش های تن سوزان من

آتشی در سایه ی مژگان من

ای زگندم زارها سرشارتر

ای ز زرین شاخه ها پربارتر

ای در بگشوده بر خورشیدها

در هجوم ظلمت تردید ها

با توام دیگر ز دردی بیم نیست

هست اگر,جز درد خوشبختی ام نیست

این دل تنگ من و این بار نور؟های و هوی زندگی در قعر گور؟

ای دو چشمانت چمنزاران من

داغ چشمت خورده بر چشمان من

پیش از اینت گر که در خود داشتم

هرکسی را تو نمی انگاشتم

درد تاریکی است درد خواستن

رفتن و بیهوده خود را کاستن

سر نهادن بر سیه دل،سینه ها

سینه آلودن به چرک کینه ها

در نوازش،نیش ماران یافتن

زهر در لبخند یاران یافتن

زر نهادن در کف طرار ها

گم شدن در پهنه ی بازار ها

آه، ای با جان من آمیخته

ای مرا از گور من انگیخته

چون ستاره،با دو بال زر نشان

آمده، از دور دست آسمان

از تو تنهایی ام خاموشی گرفت

پیکرم بوی هم آغوشی گرفت

جوی خشک سینه ام را آب تو

بستر رگ هام را سیلاب تو

درجهانی این چنین سرد و سیاه

با قدم هایت قدم هایم به راه

ای به زیر پوستم پنهان شده

همچو خون در پوستم جوشان شده

گیسویم را از نوازش سوخته

گونه هام از هرم خواهش سوخته

آه، ای بیگانه با پیراهنم

آشنای سبزه زاران تنم

آه، ای روشن طلوع بی غروب

آفتاب سرزمین ها ی جنوب

آه،آه!ای از سحر شاداب تر

از بهاران تازه تر، سیراب تر

عشق دیگر نیست این،ای خیرگی ست

چلچراغی در سکوت و تیرگی ست

عشق چون در سینه ام بیدار شد

از طلب، پا تا سرم ایثار شد

این دگر من نیستم، من نیستم

حیف از آن عمری که با من زیستم

ای لبانم بوسه گاه بوسه ات

خیره چشمانم به راه بوسه ات

ای تشنج های لذت در تنم

ای خطوط پیکرت پیراهنم

آه می خواهم که بشکافم ز هم

شادی ام یک دم بیالاید به غم

آه، می خواهم که برخیزم زجای

همچو ابری اشک ریزم،های های

این دل تنگ منو این دود عود؟

در شبستان، زخمه های چنگ و رود؟

ای فضای خالی و پرواز ها؟

این شب خاموش و این آواز ها؟

ای نگاهت لای لای سحر بار

گاهوار کودکان بی قرار

ای نفس هایت نسیم نیم خواب

شسته از من لرزه های اضطراب

خفته در لبخند فرداهای من

رفته تا اعماق دنیاهای من

ای مرا با شور شعر آمیخته

این همه آتش به شعرم ریخته

چون تب عشقم چنین افروختی

لاجرم شعرم به آتش سوختی

 

فروغ فرخزاد

 

 
 
7سخن!

ایران : > عشق حقيقى در پى پاداش نيست، اما لياقتش را دارد.

 آگوستين قديس >شما روح خود را با محقق ساختن سرنوشتتان تغذيه مى كنيد.

هرولد كوشنر >كسى كه بر نفس خود غلبه نكرد بر هيچ چيز غالب نخواهد شد.

زرتشت > تنها كسى كه با وظيفه اش روبروست مى داند چه مشكلاتى سر راهش است.

جورج برنارد شاو > برده آن كسى است كه خود را آزاد مى پندارد، بى آنكه آزاد باشد.

گوته > آدمى به ندرت آماده است تا رنج ديگرى را تصديق كند.

داستايوفسكى > تفاوت زيادى ميان خطر و ترس وجود دارد. آنها را با هم اشتباه نگيريد.

 
 
این 7 نکته را بیاموزید

اين 7 نكته را بياموزيد

1.بياموزيد كه خدا هميشه هست و همه جا حضور دارد.

2.بياموزيد كه دو نفر مي توانند به يك نقطه نگاه كنند اما متفاوت ببينند.

3.بياموزيد درست نيست خودتان را با كسي مقايسه كنيد.

4.بياموزيد كه كسي را نمي توانيد وادار كنيد عاشقتان باشد.

5.بياموزيد كه انسانهايي هستند كه ما را دوست دارند اما نمي دانند چطور عشقشان را ابراز كنند.

6.بياموزيد كه چند ثانيه طول ميكشد تا زخمي در قلب آنها كه دوستشان داريم ايجاد كنيم،ولي سالها طول ميكشد تا آن زخم را التيام دهيم.

7.بياموزيد ثروتمند كسي نيست كه بيشترين ها را دارد،بلكه گاهي كسي است كه به كمترين ها قانع است.

 
 

تورا من چشم در راهم.....

تورا من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی

وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم ؛

تورا من چشم در راهم

 

شباهنگام, در آن دم,که برجا,دره ها چون مرده ماران خفتگان اند؛

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام,

گرم یاد آوری یا نه, من از یادت نمی کاهم؛

تورا من چشم در راهم...............

«نیما یوشیج»

(من دوباره اومدم دوووووووووووووووووووستاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان)

 
 
20 روش ساده برای گفتن دوستت دارم
 
 
 

تنها بودم

تنها مانده بودم

ولی حالا...........

خداوند بزرگترین نعمت زندگی را به من هدیه کرد.........

دوست داشتن.........

این بهترین هدیه از طرف او بود...

 
 
من !

روح من در جهت تازه اشیا جاری است

روح من کم سال است

روح من گاهی از شوق "سرفه اش میگیرد

روح من بیکار است ! قطره های باران را "درز اجرها را می شمارد. 

 

روح من بی تاب است "رسوا "پریشان" عاشق میمیرد !!

 

 
 
سیزده خط برای زندگی!

دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو بلکه به خاطر شخصیتی که هنگام باتو بودن پیدا میکنم.

 

هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی را ندارد باعث اشک ریختن تو نمی شود.

 

اگر کسی تورا آنطور که می خواهی دوست ندارد به این معنا نیست که تورا با تمام وجودش دوست ندارد.

 

دوست واقعی کسی است که دستهای تورا بگیرد ولی قلب تورا لمس کند.

 

بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نمیرسی.

 

هرگز لبخند را ترک نکن چون هرکس ممکن است عاشق لبخند تو بشود.

 

ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.

 

هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذاراند, نگذران.

 

شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص  مناسب را, به این ترتیب وقتی اورا یافتی بهتر می توانی شکرگزار باشی.

 

به چیزی که گذشت غم مخور و به هرچه پس از آن آمد لبخند بزن.

 

همیشه افرادی هستند که تورا می آزارند با این حال همواره به دیگران اعتماد کن مواظب باش به کسی که تورا آزرده دوباره اعتماد نکنی.

 

خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را میشناسی.قبل از آنکه دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی که او تورا بشناسد.

 

زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار, بهترین چیزها زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری.

 

«گابریل گارسیا مارکز»

 

تقدیم به بهترین دوستم: امیرعلی

 

 

 

 
 

دلم برای خنده‌های بی‌ دلیل
ب

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:عشق,من و تو,تنهایی,ساعت 7:4 توسط saman| |


Power By: LoxBlog.Com